pvc-asso.ir
ایران و آذربایجان؛ همگرایی قوی تر از واگرایی| محصولات پتروشیمی و مصالح ساختمانی صدرنشین سبد صادراتی
خط ساحلی جمهوری آذربایجان با دریای خزر در شرق، فلات گسترده در بخش مرکزی و سلسله کوه های قفقاز در شمال، این کشور را به لحاظ ژئوپلیتیک بسیار حایز اهمیت کرده است . ایران طی سال های اخیر یکی از شرکای اصلی تجاری آذربایجان به شمار می آید و مشتقات پتروشیمی، محصولات پلاستیکی، محصولات کشاورزی و غذایی، کالاهای صنعتی و مصالح ساختمانی بخش عمده ای از هرم صادرات ایران به این کشور را شامل می شود.
طی سال های اخیر به رغم برخی اختلافات و تنش های سیاسی میان تهران و باکو بر سر مسایلی همچون کریدور زنگزور، مناسبات باکو و تلاویو و غیره ..، روابط تجاری دو کشور هرگز قطع نشده است. به عنوان مثال، اگرچه در پی حمله مسلحانه بهمن ماه به سفارت باکو در تهران، آذربایجان سفارت خود را در ایران تعطیل کرد، اما کانال های دیپلماتیک از طریق کنسولگری جمهوری آذربایجان در تبریز، سفارت ایران در باکو و کنسولگری جمهوری آذربایجان در نخجوان همچنان باز است.
افزون بر این، رهبران دو کشور برای عادی سازی روابط دوجانبه به صورت مداوم اقدام به برقراری ارتباط میکنند. این تعامل دیپلماتیک مستمر عامل کاهش تشدید اوضاع بالقوه ای است که میتواند منجر به درگیری منطقه ای شود. افزون بر این، اشتراکات متعدد فرهنگی و اقتصادی دو کشور نیز همواره به منافع سیاسی چربیده است.
به تازگی نیز ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران در دیدار با همتای آذری خود الهام علی اف در حاشیه شانزدهمین اجلاس سازمان همکاری اقتصادی «اکو» در تاشکند با استقبال از رو به گسترش روابط دو کشور و تاکید بر حمایت جمهوری اسلامی ایران از تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان از جمله قرهباغ، نسبت به صدور خدمات فنی-مهندسی و مشارکت در بازسازی این منطقه اعلام آمادگی کرده است.
علیاف نیز در این دیدار تبادل هئیت های دیپلماتیک میان ایران و آذربایجان را حاکی از رشد تصاعدی روابط دوجانبه و موجب تقویت تعاملات و مناسبات تهران-باکو عنوان کرده و بر تقویت همکاری های ترانزیتی و انرژی و افزایش تعاملات در این بخشها تاکید کرده است.
نگاهی به نقشه مناسبات اقتصادی طی سال های اخیر
به نظر میرسد با شروع تحریم ها از سال ۱۳۹۰ تا کنون مبادلات تجاری میان این دو همسایه در مدار سینوسی قرار گرفته و دستخوش فراز و فرودهایی شده است .حجم تجارت دو کشور در سال ۹۵ حدود ۴۰۵ میلیون دلار بوده و در سال های ۹۶ و ۹۷ به ترتیب به رقم ۳۵۱ و ۴۱۷ میلیون دلار رسید. این عدد در سال ۹۸ حدود ۴۲۰ میلیون دلار و در سال ۹۹ نیز ۵۱۰ میلیون دلار بوده است.
البته مبادلات تجاری تهران و باکو در سال ۱۴۰۰ وارد مدار رشد شد و براساس آمار گمرک ایران از ۶۰۸ میلیون دلار در سال ۱۴۰۰ به رقم ۶۸۸ میلیون دلار در سال ۱۴۰۱ رسید که نشان از رشد ۱۳درصدی دارد. در تمامی این سال ها همواره تراز تجاری به سود ایران مثبت بوده و حجم صادرات تهران به باکو چندین برابر واردات از آن بوده است. میزان واردات ایران از آذربایجان در سال ۱۴۰۰ حدود ۴۲ میلیون دلار و در سال گذشته ۳۴ میلیون دلار بوده است.
لازم به ذکر است که ارقام مربوط به صادرات ایران به باکو درآمد ناشی از سوآپ گازی و برخی اقام خاص و تجارت های خرد را شامل نمیشود. با احتساب این موارد حجم تجاری دو کشور در سال۱۴۰۱ حدود ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار بوده است. به صورت کلی فرآورده های نفتی (شامل میعانات گازی، گاز طبیعی مایعشده در ظروف هزار سانتیمتر مکعبی، سایرپلی کلروروینیل، قیر نفت و...) بالاترین حجم از صادرات ایران را به این کشور تشکیل میدهد. پس از فرآورده های نفتی، اشیاء و محصولات پلاستیکی و متعاقبا انواع میوهها و خشکبار در این لیست قرار دارند. از جمله کالاهای وارداتی ایران از جمهوری آذربایجان میتوان به توتون و تنباکو، چوب و مبلمان، فرآورده های غلات و محصولات صنعت آردسازی و… اشاره کرد.
با توجه به دست بالای ایران در تولید محصولات و مشتقات پتروشیمی، مواد پلاستیکی، مصالح ساختمانی و صادرات این اقلام به بسیاری از کشورهای دور و نزدیک لازم است برای توسعه بازارهای هدف در آذربایجان نیز برنامه ریزی مدونی صورت گیرد تا با نفوذ بیشتر به بازارهای باکو، تامین این مواد به شکل عمده برای آذربایجان و انباشت ثروت ملی برای ایران، به بازار کشورهای همجوار آن همچون گرجستان نیز دست یافت.
اما گزینه های تجارت میان دو کشور تنها به صادرات و واردات و سوآپ گازی ختم نمی شود و مواردی چون احداث مراکز تجاری در باکو، ساخت کارخانه مشترک داروسازی، اتصال ریلی ایران به جمهوریآذربایجان (پارسآباد اردبیل - ایمیشلی جمهوری آذربایجان)، ساخت دو پل جدید ریلی و جاده ای بههمراه خطوط انتقال انرژیبر روی رودخانه ارس در منطقه آغبند - خداآفرین (زنگزورشرقی جمهوری آذربایجان) جهت ایجاد مسیر اتصالی جدید میان جمهوری آذربایجان و جمهوری خود مختار نخجوان از طریق قلمرو ایران، سد و نیروگاههای برقابی خدآفرین و قیزقلعهسی، تکمیل کریدور حمل و نقل بین المللی شمال- جنوب با ساخت راهآهن رشت - آستارا، تولید محصولات ایران خودرو در سایت نفتچالای آذربایجان، اتصال شبکه های برق ایران- جمهوری آذربایجان-روسیه به یکدیگر (سنکرونکردن - یکسانسازی)، بلوک های نفتی الوند و البرز دریای خزر و مشارکت شرکت ملی نفت ایران (Nico) در کنسرسیوم استخراج نفت از میدان نفتی شاهدنیز نیز از سایر پروژه هایی هستند که یا به صورت مشترک در حال اجرا هستند و یا به زودی اجرا خواهند شد.
تعاملات لجستیکی بخش ناگسستنی تعاملات
ایران تنها مسیر ترانزیتی مستقیم و اقتصادی برای اتصال آذربایجان به دریای عمان، کشورهای حاشیه خلیج فارس و پاکستان است که با باکو مشارکت نزدیک و استراتژیک دارد. در عین حال، آذربایجان نقش کلیدی در کریدور در حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب (INSTC) ایفا می کند که مسیر اصلی ترانزیتی و تجاری ایران با مناطق پر جمعیت غربی روسیه، گرجستان و بلاروس به شمار می آید. گذرگاه مرزی آستارا مهمترین مسیر ترانزیتی ایران، آذربایجان و روسیه است و به طور میانگین هر هفت دقیقه یک کامیون از مرز آستارا عبور می کند.
جنگ اوکراین، تحریم های شدید غربی علیه روسیه و توافقنامه تجارت ترجیحی بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) همگی دست به دست یکدیگر داده اند و بر اهمیت مسیر ترانزیتی آذربایجان-ایران افزوده اند.
متقابلا، از آنجایی که کشور آذربایجان نقطه اتصال ایران به کشورهای قفقاز و روسیه است، به همین دلیل به لحاظ تجاری کفه اهمیت آن برای ایران بسیار سنگینی می کند. حجم قابل توجهی از بارهایی که از ایران خریداری میشود از مسیر این کشور به قفقاز و روسیه تزانزیت میشوند و به عبارت دیگر آذربایجان کانال و پل ارتباطی ایران با کشورهای قفقاز است.
در همین راستا، چندی پیش شاهین مصطفی اف معاون نخست وزیر جمهوری آذربایجان در نشست کمیسیون مشترک اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و آذربایجان اعلام کرده بود که حجم ترانزیت بینالمللی ایران و آذربایجان رشد ۵۸ درصدی داشته است که نشان از اهمیت و وابستگی اقتصادی دو کشور در کریدور استراتژیک شمال – جنوب دارد.
جمهوری آذربایجان و ایران در ۱۱ مارس امسال یادداشت تفاهمی را برای ایجاد خطوط راه آهن، بزرگراه، ارتباط و تامین انرژی که منطقه اقتصادی زنگزور شرقی آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را از طریق خاک ایران به یکدیگر متصل میکند، امضا کردند. بر اساس این سند، طرح احداث چهار پل بر روی رودخانه آراز و دو خط ریلی و توسعه زیرساخت های ارتباطی و تامین انرژی برای ایجاد کریدور جدید پیشبینی شده است.
توافق جدید با منافع سیاسی و اقتصادی هر دو کشور در روابط دوجانبه و منافع منطقه ای آنها مطابقت دارد. با توجه به کاهش نقش ایران در مسائل منطقه پس از جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ و تیره شدن روابط دو کشور در سال ۲۰۲۱، توافق جدید فرصت های جدیدی را برای اعتماد سازی بین جمهوری آذربایجان و ایران ایجاد می کند. اولین قرارداد سوآپ گاز و قرارداد جدید حمل و نقل ممکن است به کاهش تنش ها و ارتقای روابط سازنده کمک کند. همچنین وابستگی متقابل سیاسی و اقتصادی ایران و آذربایجان را در کوتاه مدت و میان مدت افزایش خواهد داد.
دوم اینکه با توافق جدید، ایران نقش ترانزیت بین آذربایجان و ترکیه را ایفا خواهد کرد. از طریق کریدور جدید، تهران ممکن است اهرم خود را در برابر آنکارا افزایش دهد و نفوذ سیاسی ترکیه در قفقاز جنوبی را متعادل کند.
برای آذربایجان، کریدور جدید از طریق ایران، جایگزینی برای کریدور زنگزور ایجاد میکند که قرار است از ارمنستان عبور کند. با این توافق جدید، آذربایجان میتواند ارمنستان را تحریک به تسریع مذاکرات صلح و گشایش کریدور زنگزور کند چون کریدور جدید ارمنستان را دور میزند و آن را از مسیر حمل و نقل منطقه ای منزوی میکند. علاوه بر این، کریدور جدید ممکن است رقابتی بین ایران و ارمنستان برای تبدیل شدن به کشورهای ترانزیتی ایجاد و این وضعیت موقعیت آذربایجان را در مقابل دو کشور تقویت کند.
نتیجه
با تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه و جنگ اوکراین فرصتی برای جمهوری آذربایجان و ایران پدید آمده تا ماهیت روابط خود را بهطور ریشه ای تغییر دهند و از دهه های متمادی بدگمانی و تضاد در روابط دوجانبه خود دور شوند که نه تنها تصویر جدیدی را برای ژئوپلیتیک منطقه به ارمغان میآورد، بلکه به طور قابل توجهی تجارت و بازرگانی منطقه را تغییر میدهد و توسعه اقتصادی را تقویت میکند.
در همین راستا، توسعه کریدورهای حمل و نقل و انرژی شمال-جنوب می تواند یکی از مهم ترین محورهای مورد تمرکز باشد. آذربایجان با تکمیل خط راه آهن باکو- تفلیس- قارص، اروپا را به آسیا متصل و امکان حمل و نقل کالا در هر دو جهت را فراهم میکند. همزمان، بندر بینالمللی باکو عملیات خود را آغاز کرده و پیوندهای مفیدی با آسیای مرکزی برای تقویت تجارت، بازرگانی و لجستیک منطقه ایجاد کرده است. اتصال سیستمهای راهآهن ایران و آذربایجان، هر دو بنادر آذربایجان و ایران را به قطبهای کلیدی برای تجارت منطقه تبدیل میکند.
آذربایجان همچنین از طریق خط لوله گاز تاناپ، صادرات گاز خود به بازارهای اروپایی را دنبال میکند. گاز ایران میتواند به این خط لوله بپیوندد و از طریق آذربایجان و گرجستان وارد بالکان شود. در عین حال، گرجستان که با کمبود گاز مواجه بوده، میتواند از گاز ایران هم به عنوان منبع مصرف داخلی و هم بهعنوان منبع ترانزیت بهرهمند شود. آذربایجان همکاری اقتصادی و انرژی نسبتاً مستحکمی و توسعه یافتهای با اتحادیه اروپا دارد و میتواند دریچهای مناسب و سودمند به سوی ایران برای تجارت اروپایی و آمریکایی باشد. به نوعی آذربایجان می تواند به بستری مفید برای پیوندهای تجاری اتحادیه اروپا و ایران تبدیل شود.
نظرات